loading...
گروه حلقه صالحین شهیدکباری پایگاه مقاومت امام علی(ع)شهرستان بشرویه
گروه حلقه صالحین شهید کباری بازدید : 50 چهارشنبه 02 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

نخستين فرزند امام جواد عليه السلام در نيمه ماه ذى الحجه سال 212 هجرى ديده به گيتى

گشود.

پس از پدر، درخشان ترين و شامخ ‌ترين شخصيت اسلام بود.

امام عليه السلام معاصر با خلفا و زمامدارانى بود كه آنان را محوشدگان مى نامند.

معتصم عباسى محو در خونريزى، هارون و واثق پسرش محو در لذت طلبى و جعفر و متوكّل برادر

وى، محو در عقده هاى روانى بودند.

اسم شريف آن حضرت ((على)) و كنيه او ((ابوالحسن)) بود و چون در ائمه مكنى به اين كنيت

بودند به جهت تعيين آن جناب را ((ابوالحسن الثالث)) مى گويند. القاب شريفه زياد و اشهر آنها

((نقى)) و ((هادى)) است. گاهى آن حضرت را ((نجيب)) عالم، فقيه، ناصح، طيب، و مؤ تمن، مى

گفتند.

چون آن حضرت و فرزندش امام حسن عليه السلام در سامرّا سكنى فرمودند و در محله عسكر

بدين سبب آن بزرگواران به آن مكان منسوب شدند و ((عسكرى)) نام گرفتند.

آن حضرت در سال 254 هجرى (طبق روايات شيعه) به دست پليد معتز، خليفه عباسى با سم به

شهادت رسيده است.(1)


بقیه در ادامه مطلب
گروه حلقه صالحین شهید کباری بازدید : 53 چهارشنبه 02 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

ولادت پنچمین نور ولایت ، امام محمد باقر علیه السلام مبارک باد.

زندگينامه امام باقر علیه السلام


نام مبارک امام پنجم محمد بود . لقب آن حضرت باقر يا باقرالعلوم است ، بدين جهت که : دريای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت . القاب ديگری مانند شاکر و صابر و هادی نيز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هريک باز گوينده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است . کنيه امام " ابوجعفر " بود . مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام است . بنابراين نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن علیه السلام و از سوی پدر به امام حسين علیه السلام مي رسيد . پدرش حضرت سيدالساجدين ، امام زين العابدين ، علی بن الحسين علیه السلام است . تولد حضرت باقر علیه السلام در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57هجری در مدينه اتفاق افتاد . در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سيد الشهداء کودکی بود که به چهارمين بهار زندگيش نزديک مي شد . دوران امامت امام محمد باقر علیه السلام از سال 95هجری که سال درگذشت امام زين العابدين علیه السلام است آغاز شد و تا سال 114ه . يعنی مدت 19سال و چند ماه ادامه داشته است .

 در دوره امامت امام محمد باقر علیه السلام و فرزندش امام جعفر صادق علیه السلام مسائلی مانند انقراض امويان و بر سر کار آمدن عباسيان و پيدا شدن مشاجرات سياسی و ظهور سرداران و مدعيانی مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی و ديگران مطرح است ، ترجمه کتابهای فلسفی و مجادلات کلامی در اين دوره پيش مي آيد ، و عده ای از مشايخ صوفيه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پيدا مي شوند . قاضيها و متکلمانی به دلخواه مقامات رسمی و صاحب قدرتان پديد مي آيند و فقه و قضاء و عقايد و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسير مي نمايد ، و تعليمات قرآنی - به ويژه مسأله امامت و ولايت را ، که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا ، افکار بسياری از حق طلبان را به حقانيت آل علی علیه السلام متوجه کرده بود ، و پرده از چهره زشت ستمکاران اموی و دين به دنيا فروشان برگرفته بود ، به انحراف مي کشاندند و احاديث نبوی را در بوته فراموشی قرار مي دادند .


بقیه در ادامه مطلب


گروه حلقه صالحین شهید کباری بازدید : 51 چهارشنبه 02 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند : صلاه الرجل في جماعه ، خير من صلاته في بيته أربعين سنه . قيل يا رسول الله ! صلاه يوم ؟ فقال : صلاه واحده ؛

نمازي که شخص با جماعت مي خواند بهتر است از اين که در خانه اش چهل سال نماز بگزارد . گفته شد اي رسول خدا ! نماز يک روز بهتر از نماز چهل است؟ فرمود : يک نماز

مستدرک الوسائل ، ج 6 ، ص 446 به نقل از سایت راسخون

 

و همچنین حدیث جالبی در بیان فضیلت نماز جماعت است که قسمتی از آن ‏در رساله‏های عملیه هم ذکر شده است. ترجمه تمام حدیث چنین است

اگر اقتدا کننده ۱ نفر باشد، پاداش ۱۵۰ نماز داده می‏شود

اگر اقتدا کننده ۲ نفر باشد، پاداش ۶۰۰ نماز داده می‏شود

اگر اقتدا کننده ۳ نفر باشد، پاداش ۱۲۰۰ نماز داده می‏شود

اگر اقتدا کننده ۴ نفر باشد، پاداش ۲۴۰۰ نماز داده می‏شود

اگر اقتدا کننده ۵ نفر باشد، پاداش ۴۸۰۰ نماز داده می‏شود

اگر اقتدا کننده ۶ نفر باشد، پاداش ۹۶۰۰ نماز داده می‏شود

اگر اقتدا کننده ۷ نفر باشد، پاداش ۱۹۲۰۰ نماز داده می‏شود

اگر اقتدا کننده ۸ نفر باشد، پاداش ۳۶۴۰۰ نماز داده می‏شود

اگر اقتدا کنندگان و امام جماعت ‏به ۱۰ نفر رسیدند، پاداش‏۷۲۸۰۰ نماز دارد.  

ولی، همین که عدد افراد از ده نفر گذشت، اگر تمام آسمانها کاغذ و دریاها مرکب و درختها قلم و جن و انس و ملائکه نویسنده شوند نمی توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند.

مستدرک الوسائل، ج ۱ ص ۴۸۷، رساله حضرت امام، مسئله ۱۴۰۰

در ادامه مطلب
گروه حلقه صالحین شهید کباری بازدید : 61 چهارشنبه 02 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

است که اولین کلمه ای که جبرئیل به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گفت؛ این بود: «اقرأ» (بخوان)!.

بی گمان ارزش انسان در آموزه های قرآنی به دانش است؛ از این روست که تسخیر فرشتگان و هستی، زمانی برای انسان شدنی شد که خداوند به انسان اسمای خویش را تعلیم داد و انسان به دانش اسمایی آگاه شد. این آگاهی هر چند به شکل آگاهی حضوری و شهودی است که از آن به دانش وجودی نیز تعبیر می شود؛ زیرا در جان و وجود انسان جای می گیرد و بخشی بلکه همه وجود وی را شکل می بخشد که در تعبیر مولوی:

ای برادر تو همه اندیشه ای

مابقی جز استخوان و ریشه ای

به خوبی تبیین شده است. با این همه، دانشی دارای ارزش است که انسان را به مقام خودش بازگرداند و از مقام هبوط، به عروج رساند و صعود دوباره ای را از خاک به عرش افلاک برین تا عرش سدره المنتهی آغاز کند.

از اینروست که قرآن ارزش و اعتبار آدمی را به دانش اسمایی دانسته است که دانش، توانایی و ظرفیت به همه آن چیزهایی است که خداوند را به خداوندی متصف ساخته است.

آدمی با دانش اسمایی می تواند به کمال مطلق برسد. تفاوت اسما و صفات در خداوند با انسان در این است که اسما در خداوند عین ذات و ازلی و ابدی است و در انسان عین ذات نیست بلکه به شکلی عارض ذات و عنایت الاهی است. با این همه این انسان است که می تواند با دانش خویش به جایی برسد که کسی در هستی بدان دست نیافته است».

بقیه در ادامه مطلب
گروه حلقه صالحین شهید کباری بازدید : 93 چهارشنبه 02 اردیبهشت 1394 نظرات (1)

زندگینامه شهید امیر علی رفیعی

سوگند به عصر که همانا انسان زیانکار است . مگر افرادی که ایمان آورند و عمل نیکو انجام دادند و مردم را به رعایت حق و برد باری توصیه نمودند .              

قرآن کریم

 آن کسیکه که به حساب خویش رسیدگی کند سود می برد و آنکه در این کار غفلت کند زیان می بیند .                    امام علی (ع)

خواهر شهید از برادرش می گوید

پس از درود بی پایان به روان پاک بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی (ره) و پس از سلام و درود خالصانه ما به امام عصر (عج) و ولی امر مورد لطف قرار داده اید و از سروران و برادران ارجمند کمال تشکر را دارم . همانگونه که فرموده بودیم درباره شهید امیر علی رفیعی مطالبی را بیان کنم شهید امیر علی در سال 1344 در زنجان دیده به جهان گشود و پس از طی مراحل طفولیت در دبستان واقع در خیابان صفا درس خود را ادامه داد و تا کلاس دوم راهنمائی بالا آمد . در سال 57 که انقلاب اسلامی به رهبری فرمانده کل قوا امام عزیزمان آغاز شد ایشان نیز از همان سال فعالیتهای خود را آغاز کرد . در سال 59 بود که از طرف بسیج زنجان عازم قم شد و در طی آموزش نظامی خود به جبهه اعزام گردید و از همان سال ایشان شیفته راه آقا امام حسین (ع) از خانه و زندگی را وداع کرده و هرچند یکبار به مرخصی می آمدند . او چند بار مجروح شد و حتی مجروح شدن خود را از ما پنهان می کرد .

خصوصیات اخلاقی برادر شهیدم

در یک کلام بگویم واقعاً چراغی بودند و ما در روشنی او زندگی می کردم و مانند شمعی که از روشنایی او می شد استفاده کرد . امیر دسته گلی بود خداوند برای خودش چید همیشه یار و یاور خواهرش بود . در برذابر مصائب و مشکلات فردی بردبار بود . البته در اینجا از استقامت و صبر امیر که موجب شگفتی بود : یادم هست که یکسال قبل برادر بزرگم ولی محمد رفیعی که به فیض شهادت نائل آمدند ایشان پیراهن مشکی به تن نکرد و ما را نیز به صبر و بردباری هدایت می کرد جز در برابر عظمت پروردگار واحد و یکتا از هیچ بیم و هراس نداشت اما در مورد نحوه شهادت به نقل از همرزمان و آشنایان که جهت بزرگداشت مجلس ترحیم به خانه ما تشریف آورده بودند بگویم . می گفتند در شب شهادت امیر را دوستانش داماد خطاب می کردند و در پاسخ دوستان همسنگرش با لبخند می گفت به همین زودی انشا ا... داماد خواهم شد .

در عملیات نصر 3 شربت شهادت را نوشید و بسوی معبود خود شتافت . ایشان وقتی به مرخصی طولانی می آمدند در اکثر مواقع به زیارت امام هشتم رضا (ع) و امامزاده داود می رفت و اگر فرصتی می شد به دیدار دوستان و اقوام می رفت . بسیار علاقه داشت که نماز را در اول وقت بجا اورد و چنان در نماز غرق می شد که گویا تمام وجودش از روحش جداست .

بیشتر به حفظ حجاب ، امانتداری تقوا توصیه می کرد و در مورد مال و منال دنیا اینچنین بیان می کردند . انسانی که از جان شیرین خود در راه دفاع از اسلام و ناموس ملت خود گذشته و در راه بنیانگذار مکتب شهادت حضرت ابا عبدا... حسین قدم بر می دارد مال دنیا چه ارزشی دارد ؟ و هیچ ارزشی و پاداشی بالاتر از ارزش و اجر معنوی نیست . البته دیگر قادر به توصیف متانت و مظلومیت آن شهید نیستم . از خداوند متعال مسئلت دارم که مملکت اسلامی ایران را همیشه در برابر دشمنان سر بلند و موفق بدارد و شهدای جنگ تحمیلی را همراه با برادر شهیدم علی رفیعی با علی اکبر محشور گرداند و ما را ادامه دهنده راه آن شهیدان بدارد .


بقیه در ادامه مطلب

گروه حلقه صالحین شهید کباری بازدید : 53 سه شنبه 18 فروردین 1394 نظرات (0)

آثار ذكر

«یاد خداوند» آثار و بركات فراوانی دارد كه در آیات و روایات به آن اشاره شده است. در این جا به برخی از آنها اشاره می‌كنیم:

 

1- مورد یاد خدا قرار گرفتن

 

«فَاذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُواْ لِی وَلاَ تَكْفُرُونِ» (1) مرا یاد كنید تا شما را یاد كنم و كفران نورزید.

 

ذكر خدا معنای وسیع و مصادیق فراوانی دارد. انسانی كه در تمامی لحظات زندگی به یاد ذات پاكی است كه سرچشمه تمام خوبی‌ها و نیك‌ها می‌باشد و به این وسیله روح و جان خود را پاك و روشن می‌سازد، خداوند نیز در تمامی مراحل زندگی و در اوج مشكلات و سختی‌ها او را تنها نمی‌گذارد.

 

2- همنشینی با خدا

كسی كه همواره به یاد خدا باشد، خداوند همنشین و جلیس او خواهد بود چنان كه در حدیث قدسی به حضرت موسی (ع) فرمود: ای موسی؛ من همنشین كسی هستم كه مرا یاد كند، موسی سؤال كرد: روزی كه هیچ پناهی نیست جز پناه تو چه كسی در پناه تو خواهد بود. فرمود: آنها كه مرا یاد می‌كنند و من نیز آنان را یاری می‌كنم، و با هم دوستی می‌كنند در راه من، پس دوست دارم آنها را، اینان كسانی هستند كه وقتی بخواهم به اهل زمین بدی برسانم، آنها را یاد كرده و به خاطر آنان بدی را دفع می‌كنم. (2)

گروه حلقه صالحین شهید کباری بازدید : 57 سه شنبه 18 فروردین 1394 نظرات (0)


محاسبه نفس (1)

يَا ابْنَ جُنْدَب حَقٌّ عَلى كُلِّ مُسْلِم يَعْرِفُنا اَنْ يَعْرِضَ عَمَلَهُ فى كُلِّ يَوم و لَيْلَة عَلى نَفْسِهِ فَيَكُونُ مُحاسِبَ نَفْسِهِ فَاِنْ رَأى حَسَنَةً اسْتَزادَ مِنْها و اِنْ رَأى سَيِّئَةً اسْتَغْفَرَ مِنْها لِئَلاّ يُخْزى يَوْمَ القيامةِ.

در بخش اول از تبيين وصاياى امام صادق(عليه السلامبه عبدالله بن جندب، درباره موضوعاتى چون: گرايش فطرى انسان در تقرّب به خدا، پيروى از اهل بيت(عليهم السلامبه عنوان عرفان حقيقى، بزرگ‌ترين خطر تهديد كننده سالك الى‌الله در دام‌هاى گسترده شيطان و برخى از ويژگى‌هاى دوستان اهل‌بيت(عليهم السلام(عظمت آخرت در نظر آنان، نورانى بودن دل‌هاى ايشان، اجتناب از دنياگرايى و انس با خدا) سخن به ميان آمد. اكنون ادامه مطلب را پى مى‌گيريم.

 

قرآن و سنّت، كيمياى گم‌شده انسان

به بركت پيروى از اهل‌بيت(عليهم السلام)، همه ما تا حدى راه سعادت را از شقاوت تشخيص مى‌دهيم. برخى معارفى كه در نظر ما كوچك و كم ارزش به حساب مى‌آيد، براى كسانى كه از اين معارف بى‌بهره‌اند مانند گوهر گران‌بهايى است كه بايد مدت‌ها زحمت بكشند تا به آن دست بيابند. به بركت اهل‌بيت(عليهم السلام)، اين گوهرها به راحتى به دست ما رسيده است. متأسفانه به همين دليل، گاهى در زندگى به آنها چندان اهميت نمى‌دهيم و آنها را خوب به كار نمى‌گيريم؛ تصور مى‌كنيم براى رسيدن به سعادت، بايد به دنبال چيزى گشت كه نه در كتابى باشد و نه كسى درباره آن بحثى كرده باشد، در حالى كه چنين نيست و اين تصور اشتباه است. آنچه براى سعادت ما اهميت داشته، در كتاب و سنّت آمده و مسايلى كه در اين زمينه مهم‌تر بوده بيش‌تر بر آن تأكيد گرديده و واضح‌تر بيان شده است؛ زيرا خدا خود مى‌خواهد كه بندگان را به قرب خويش برساند. بنابراين نبايد آنها را كم اهميت تلقى كنيم و به دنبال دستورها و مسايلى عجيب و غريب باشيم.

 

گروه حلقه صالحین شهید کباری بازدید : 59 دوشنبه 18 اسفند 1393 نظرات (0)

اعتماد به نفس عامل اكتسابي است كه از بدو تولد پايه هاي آن در ذهن هر يك از انسانها گذاشته و با مرور زمان اين امر گسترده تر و عميق تر مي شود. متاسفانه در بسياري از خانواده هاي سنتي چون مهمترين مساله براي والدين حرف شنوي و تسليم بله بودن فرزندان مي باشد ، اغلب با ايجاد محدوديتهاي غير ضروري و مشكل آفرين ، مانع رشد اعتماد به نفس در كودكانشان شده كه همين امر در بزرگسالي باعث عدم خودباوري و اتكاي به نفس در ايشان ميشود.

البته بديهي است چون انسان موجودي قابل تغيير و تكامل پذير است در بزرگسالي نيز مي تواند با كمك از روانشناسان و روان پزشكان اين نقيصه خود را شناخته و آن را برطرف سازد و صاحب اعتماد به نفس قوي و پايدار شود. اعتماد به نفس عاملي قابل تغيير يعني قابل افزايش يا كاهش ميباشد كه هر عاملي كه بتواند به توانائي بيشتر ما كمك كند و ما را به خود باوري برساند ، به خصوص ما را به احساس شايستگي و لياقت در زمينه هاي مختلف زندگي برساند به افزايش اعتماد به نفس ما كمك ميكند و به عكس هر موضوعي كه ما را از نظر جسمي يا فكري ضعيف كرده و حتي موقعيت اقتصادي و اجتماعي ما را تضعيف نمايد ، بر كاهش اعتماد به نفس ما مي انجامد.

اعتماد به نفس واقعي از شناخت عميق و همه جانبه ما نسبت به خود ، محيط و ديگران ريشه ميگيرد و هر چه اين شناخت بيشتر باشد بر روي اعتماد به نفس واقعي ما اثرات مثبت بيشتري مي گذارد. براي افزايش اعتماد به نفس روشهاي مختلفي وجود دارد كه متخصصان اعصاب و روان به موارد ذيل اشاره ميكنند:

1. شناخت عميق از خود ، در جهت پي بردن به توانائيهاي عظيم و پنهان خويش يكي از راه هاي اساسي افزايش اعتماد به نفس ميباشد.

2. نقاط ضعف خود را نيز بايد شناخته و در جهت رفع آنها اقدامات لازم را به كار بگيريم و در صورتي كه اين كار عملي نباشد ، با آنها مدارا كنيم يا از طريق ديگر به جبران آن بپردازيم ، مثلاً اگر ناتواني و محدوديتهاي جسمي مادرزادي و ارثي داريم از طريق افزايش توانائيهاي علمي يا هنري خود ، اين پديده را جبران نماييم.

3. شناخت ديگران به خصوص آشنايان خود و استفاده از توانائيهاي ايشان در جهت مثبت نيز مي تواند براي ما كار ساز باشد.

4. محيط خود را نيز بهتر بشناسيم تا از آنها در جهت رشد و پيشرفت خود بهتر بهره بگيريم.

5. استعدادهاي خود را شناخته و در جهت رشد و شكوفايي آنها گام برداريم و سرانجام در جهت بهتر زندگي كردن از آنها استفاده كنيم.

6. از معجره اميدواري واقعي بهره بگيريم و هرگز تسليم نااميدي نشويم كه نااميدي دشمن سعادت و موفقيت ما در زندگي است ، از طرف ديگر بر كاهش اعتماد به نفس ما مي انجامد.

7. نسبت به توانائيهاي واقعي خود ايمان داشته باشيم و در نتيجه از احساس حقارت و خود كم بيني پرهيز نمائيم.

8. از مقايسه كردن خود با ديگران جدا بپرهيزيم و تنها خود را با گذشته هاي خود مقايسه كنيم و اگر عقب افتادگي يا ايستايي در ما بوجود آمده باشد ، در رفع آنها گام برداريم و هميشه ميل به پيشرفت و رشد را مد نظر خود قرار دهيم.

9. به خود و توانايي هاي خود متكي باشيم و از وابستگي هاي غير ضروري به ديگران پرهيز نماييم.

10. از تلقين شكست و ناتواني به خود پرهيز كرده و حتي تحت تاثير تلقينات منفي ديگران در اين موارد قرار نگيريم.

****

منبع :  مقاله  " ده روش برای افزایش اعتماد به نفس     "  برگرفته از سایت  http://farakav.wordpress.com 

 

گروه حلقه صالحین شهید کباری بازدید : 58 دوشنبه 18 اسفند 1393 نظرات (0)

چكيده

شرح صدر به معناي باز كردن سينه و برطرف ساختن دل‌تنگي و كنايه از تحقق استعداد رسيدن به كمال و توان‌مندي روحي و معنوي مي‌باشد. اين ويژگي موهبتي الهي است كه داراي آثاري مي‌باشد و عواملي مانند تدبر در قرآن، ذكر، تسبيح، دعا و ... آن را تقويت مي‌كند و فوايدي همچون هدايت الهي، آراسته شدن به نور عقل، علم و ايمان، عفو و گذشت و دل كندن از دنيا دارد. اين ويژگي در پيامبران الهي مانند نوحu، ابراهيمو موسييافت مي‌شود. تجلي بيشتر شرح صدر در اخلاق حسنة پيامبر گرامي‌اسلام6است كه هم‌رديف ساير معجزات پيامبران ديگر شمرده شده است.

كليدواژگان:

شرح صدر، ضيق، حلم و صبر، پيامبر اسلام6، اخلاق فردي

مقدمه

يكي از مفاهيم اخلاقي كه در قرآن و تعاليم اهل‌بيت: بر آن تأكيد شده است، شرح صدر مي‌باشد. از آيات قرآن برمي‌آيد كه شرح صدر ابزاري است كه پيامبران الهي در مسير رسالت خويش از آن بهره مي‌گرفتند و در ساية اين موهبت الهي، به تبليغ دين و ارشاد مردم مي‌پرداختند.در اين نوشته مي‌كوشيم ابعاد مختلف اين موهبت الهي مانند عوامل، نشانه‌ها و نقش آن را در رسالت انبيا بررسي كنيم. اميد است اين نوشتة مختصر، راه‌گشاي عملي مديران، مبلغان و همة كساني كه با مردم در تعامل هستند، قرار گيرد.

مفهوم‌شناسي  

شرح صدر مركب از دو واژة شرح و صدر مي‌باشد. صدر به معناي قفسة سينه و جمع آن صدور است. اين واژه براي برجسته و مقدم‌ترين بخش هر چيزي استعمال مي‌شود، مانند صدر كلام، صدر كتاب، صدر مجلس و از آنجا كه قلب در سينه قرار دارد، براي قلب هم مجازاً استعمال مي‌شود[1].

تفاوت كاربردي قلب و صدر در قرآن

راغب اصفهاني مي‌گويد: «قلب اشاره به عقل و علم دارد و صدر، افزون بر اينها شامل ساير قواي شهويه، غضبيه و ... مي‌شود.» «رب اشرح لي صدري»؛ «ساير قوايم را اصلاح كن!». «يشف صدور قوم مومنين»؛ «اين قوا را شفا بده». «و لكن تعمي ‌القلوب التي في الصدور»؛ «عقولي كه در ساير قوا مندرس و هدايت نيافته است»[2].توضيح اينكه ارتباط صدر و قلب همانند سفيدي چشم و سياهي آن و يا همانند حياط خانه و خانه است. همان‌طور‌كه در حياط خانه ممكن است چيزهايي از قبيل حيوان، درخت و ... يافت شود كه در خانه نباشد، در صدر هم ممكن است چيزهايي يافت شود كه در قلب نباشد! و نيز همان‌گونه ‌كه عرق، گرد و خاك و ... به سفيدي چشم، راه مي‌يابد، صدر نيز جايگاه ورود وساوس و آفات مي‌باشد! صدرمانند حوض آب است و قلب چون آب! و از آنجا ‌كه صدر در ابتداي مقام قلب است، مسمّي ‌به صدر شده است. از آيات قرآني برمي‌آيد كه صدر، پذيرندة انواع وساوس، آفات، شهوات و هواهاي نفساني است، چراگاه نفس اماره و همواره مورد آزمايش است، به صورتي كه اگر وسوسه‌ها تداوم يابد، وارد قلب مي‌شود و از سوي ديگر محل ورود نور ديانت نيز مي‌باشد كه اگر تداوم يابد، وارد قلب شده و تبديل به نور ايمان مي‌گردد. از اين رو انشراح و ضيق به صدر ـ و نه قلب ـ اختصاص دارد.   قلب داخل صدر است (حج/46)؛ معدن نور ايمان و تقوي (فتح/26) است، حالات و صفاتي همچون سكينه (فتح/4)، اطمينان (مائده/213)، خشوع (حديد/16)، خلوص و طهارت (احزاب/53) جايگاهش در قلب است كه با عبور از صافي صدر به قلب مي‌رسند[3].شرح به معناي كشف و بيان، توسعه، باز كردن، گشودن، گستردن، فراخي بخشيدن، روشن و آشكار نمودن است[4]. شرح مطلب يعني باز كردن، توضيح دادن و روشن ساختن آن. اصل آن از شرح اللحم يعني تكه كردن گوشت مي‌باشد[5]. مشتقات اين واژه پنج مرتبه در قرآن آمده است (انعام/125؛ نحل/106؛ طه/25؛ زمر/22؛ انشراح/1) و در تمامي‌موارد همراه با واژة صدر است. با توجه به معناي لغوي شرح مي‌توان گفت سعة صدر هم مترادف با شرح صدر مي‌باشد.

گروه حلقه صالحین شهید کباری بازدید : 61 دوشنبه 18 اسفند 1393 نظرات (0)

عفو و گذشت از نظر عقل و عقلا (عرف عقلا و شيوه و رويه ايشان) و شريعت وحياني، امري ارزشي و هنجار و رفتاري پسنديده و نيكوست. خداوند در آيات بسياري بر ارزشمندي عفو و گذشت تاكيد كرده و از صاحبان حق خواسته است كه برخلاف حق و حقوق خويش از باب انسانيت از خطا و اشتباه ديگري درگذرند و بر رفتار نادرست و نكوهيده وي چشم بپوشند و آن را ناديده بگيرند (بقره آيات 178 و 237 و 280 و آل عمران آيه 152 و فصلت آيه 34 و حجر آيه 85 و آيات ديگر)
عمل به رفتار هنجاري عفو گذشت موجب مي شود تا انسان درنوعي آرامش خاص خود قرارگيرد كه نمي توان آن را از راهي ديگر كسب كرد. از اين رو بزرگان دين گفته اند كه در عفو و گذشت، لذتي است كه در انتقام نيست. شايد بتوان گفت كه ريشه شيريني عفو و گذشت، بهره مندي شخص از مهر و رحمت الهي است كه پس از عفو و گذشت از خطاي ديگري نصيب شخص مي شود.كسي كه از خطا و اشتباه ديگري مي گذرد، رحمت و مهر الهي را به سوي خويش جلب مي كند و با جلب رحمت و مهر الهي است كه شخص احساس خوش و زيبايي را در خود مي يابد. خداوند در آيه 22 سوره نور يكي از علل و عوامل جذب و رحمت الهي را عفو و گذشت كريمانه اشخاص نسبت به خطا و گناه ديگري مي شمارد و در آيه 14 سوره تغابن اين مسئله را درباره روابط خانوادگي ميان همسران و نسبت به فرزندان گوشزد مي كند كه عفو و چشم پوشي از دشمني هاي همسران و فرزندان، زمينه ساز جلب رحمت خاص خداوندي است كه آدمي را به آرامش و خوشي مي رساند.

گروه حلقه صالحین شهید کباری بازدید : 57 دوشنبه 04 اسفند 1393 نظرات (0)

نماز مهمترين اعمال دينى است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود،عبادتهاى ديگر هم قبول مى‏شود. و اگر پذيرفته نشود، اعمال ديگر هم قبول نمى‏شود. و همانطور که اگر انسان شبانه روزى پنج نوبت در نهر آبى شستشو کند، چرک در بدنش نمى‏ماند، نمازهاى پنجگانه هم انسان را از گناهان پاک مى‏کند. و سزاوار است‏که انسان نماز را در اول وقت بخواند. و کسى که نماز را پست و سبک شمارد،مانند کسى است که نماز نمى‏خواند. پيغمبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:"کسى که به نماز اهميت ندهد و آن را سبک شمارد، سزاوار عذاب آخرت است".روزى حضرت در مسجد تشريف داشتند، مردى وارد و مشغول نماز شد، و رکوع و سجودش را کاملا به جا نياورد. حضرت فرمودند: "اگر اين مرد در حالى که نمازش اين طور است از دنيا برود، به دين من از دنيا نرفته است". پس انسان بايد مواظب باشد که به عجله و شتابزدگى نماز نخواند، و در حال نماز به ياد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد، و متوجه باشد که با چه کسى سخن مى‏گويد، و خود را در مقابل عظمت و بزرگى خداوند عالم بسيار پست و ناچيز ببيند. و اگر انسان در موقع نماز کاملا به‏اين مطلب توجه کند، از خود بى‏خبر مى‏شود. چنانچه در حال نماز تير را از پاى مبارک امير المؤمنين عليه‏السلام بيرون کشيدند و آن حضرت متوجه نشدند. و نيز بايد نمازگزار توبه و استغفار نمايد و گناهانى که مانع قبول شدن نماز است مانند حسد،کبر، غيبت، خوردن حرام، آشاميدن مسکرات و ندادن خمس و زکات، بلکه هر معصيتى را ترک کند. و همچنين سزاوار است کارهايى که ثواب نماز را کم مى‏کند بجانياورد، مثلا در حال خواب آلودگى و خوددارى از بول به نماز نايستد و در موقع نماز به آسمان نگاه نکند. و نيز کارهايى که ثواب نماز را زياد مى‏کند بجا آورد، مثلا انگشترى عقيق به دست کند، و لباس پاکيزه بپوشد، و شانه و مسواک کند، و خود را خوشبو نمايد.

گروه حلقه صالحین شهید کباری بازدید : 53 دوشنبه 04 اسفند 1393 نظرات (0)

اشاره

در اسلام، به سخاوت و انفاق مال بسیار سفارش شده است، عالمان مسلمان نیز بر آن تأکید کرده اند. سخاوت، دوری از بخل، انفاق کردن، صدقه دادن و جود و بخشش، روحیه نیکوکاری را در جامعه تقویت و روابط انسانی را بر پایه احسان و خیرخواهی تنظیم می کند. در این نوشتار، مطالبی از متون کهن درباره سخاوت و جود و احسان گردآوری شده است تا مشوقی باشد برای ترویج این روحیه نوع دوستانه.

بذل مال و جاه

«مال و جاه چندان که توانی بذل کن و به قدر آنکه تو بذل کنی، بر تو بذل کنند که اگر بذل کنی، بر خود بذل کنی و اگر دریغ داری، از خود دریغ داری».[2]

***

«و نیز رسم خلق آن است که دنیا جمع کنند و از خلق منع کنند؛ و بزرگان آنچه دارند ایثار کنند، و آنچه ندارند طلب نکنند».[3]

***

«تو باری بندگان او را از مالی که تو را داده است، و از جاه، بی نصیب مکن! از هرچه تو را داد و غیری را نداد، نصیب ده! کور را از دیده بینایِ خود نصیب ده... و گنگ را از زبان گویایِ خود نصیب ده! که چون او را حاجتی بُوَد که نتواند گفت، تو قیام کن بدان حاجت. بیمار را از صحتِ خود نصیب ده! و بی مال را از مالِ خود نصیب ده! بی علم را از علمِ خود نصیب ده! بیچاره را از چاره خود نصیب ده!».[4]

***

«چندان که توانی، طاعت می کن! و افضل طاعاتِ تو صدقه بُوَد. تو را مال و جاه است، و دست و قلم و زبان هست. آنچه داری بذل می کن، تا آنچه نداری بر تو بذل کنند».[5]

گروه حلقه صالحین شهید کباری بازدید : 84 دوشنبه 04 اسفند 1393 نظرات (0)

صله رحم


بنای اسلام بر اساس مهر و محبت است. لذا شارع مقدس به ما این اجازه را نداده که با خویشاوندان خود قطع رابطه کنیم هر چند آنها با ما سنگین رفتار کنندعبدالله سنان می­‌گوید به حضرت صادق(ع) عرض کردم: من پسر عمویی دارم که هرچه با او می‌پیوندم، از من می­‌برد. تصمیم گرفته­‌ام که اگر بار دیگر از من ببرد من هم از او ببرم. آیا شما اجازه می‌‍‌‌‌­فرمایید؟ حضرت فرمودند: اگر تو با او بپیوندی و او از تو ببرد، خداوند با هر دو شما خواهد پیوست ولی اگر تو از او ببری و او از تو ببرد، خداوند از هر دوی شما خواهد برید. [۱۶] 

گروه حلقه صالحین شهید کباری بازدید : 52 سه شنبه 28 بهمن 1393 نظرات (0)

یکی از وجوه تأویلی آیات تنزیلی کربلای خونین، ستم ستیزی آن است. همه آنانی که در کربلا، نقش الهی را بر صفحه کائنات رقم می زدند، با ستم ستیزی به میدان آمدند و در این راه سخنان گفته و کارهای سترگ کرده اند که سرمشق همه آزادگان جهان و ستم ستیزان دنیاست.

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های تنزیلی و تأویلی قرآن و عاشوراء بر آن است تا گوشه ای از این ستم ستیزی را تبیین کند و دیدگاه قرآن را پیرامون ستم پذیری و ستم ستیزی تشریح نماید اینک با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

مظلومان ستم ستیز و ستم سوز

بی گمان بسیاری از امور جهان دارای دو وجه است. شاید برای همین است که خداوند، رستگاری را در نفی و اثبات «لااله الاالله» نهاده است؛ چرا که بی نفی خدایگان، هرگز نمی توان به خدای یگانه ای رسید که هستی را آفریدگاری و پروردگاری می کند. ازاین رو جهان زمانی رنگ و روی عدالت و دادگری را خواهد دید که ستمگری رخت بر بندد و دادخواهان به ستم ستیزان روی آورند، چرا که بی نفی ستم نمی توان امید به دادخواهی و عدالت گرایی داشت؛ زیرا نفی ستم در هر شکل و اندازه آن، زمینه تحقق و اقامه عدالت می باشد.

خداوند، عدالت را تنها در سایه سار نفی هر گونه ظلم و ستم گری در آدمی می داند و لذا هر گونه گرایش ولو اندک به ظلم را قبیح می شمارد و از آن نهی می کند. این بدان معناست که شخص نه تنها خود نباید اهل ظلم و ستم باشد، بلکه حتی نباید گرایش به ستمگران و ظالمان داشته باشد. از این رو می فرماید: «و به کسانی که ستم کرده اند متمایل مشوید که آتش دوزخ به شما می رسد و در برابر خدا برای شما دوستانی نخواهد بود و سرانجام یاری نخواهید شد.» (هود، آیه ۱۱۳)

بنابراین، اگر گرایش به ظالم هر چند اندک حرام است و خداوند و عده آتش دوزخ را می دهد، پس هر گونه همکاری با ظالم، وضعیت بدتری دارد و خشم و انتقام الهی را نسبت به چنین همکاری تشدید می کند.

از آن جایی که ریشه بسیاری از ستمگری ها، خودخواهی است، شخص در پی آن است که به طریقی خود را حفظ کند. تمایلات خانوادگی نیز در همین قاعده می گنجد. تمایلات خانوادگی موجب می شود تا ناخواسته انسان گرایش به ظلم پیدا کند و حقی را تباه سازد. از این رو خداوند می فرماید: دادگری کنید، هر چند درباره خویشاوند شما باشد. (انعام، آیه ۱۵۲)

این سخت گیری تا آن جایی است که مراعات عدالت را حتی نسبت به دشمنان لازم برمی شمارد و می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید، برای خدا به دادگری برخیزید و به عدالت شهادت دهید، و البته نباید دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نکنید. عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است، و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه انجام می دهید آگاه است.» (مائده، آیه ۸)


در ادامه مطلب

گروه حلقه صالحین شهید کباری بازدید : 173 سه شنبه 28 بهمن 1393 نظرات (0)

زندگی نامه شهید عباس حیدر نژاد

شهید عباس حیدر نژاد فرزند حیدر محمد در سال1342 در شهر بشرویه  در خانواده‌ای مذهبی و زحمتکش دیده به جهان گشود . تحصیلات ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و بعد شغل بنایی را پیشه خود ساخت .

شهید در مدرسه، کوچه ، محل کار و محیط خانواده  دارای اخلاق نیکو و اسلامی بود. در اوجگیری انقلاب اسلامی در راستای پیروزی انقلاب فعالیتهای بسزایی در جهت رضای خداوند انجام نمود .

از ابتدای تشکیل بسیج بیست میلیونی به امر امامش لبیک گفته و مدت بیست و چهار ماه به نحو شایسته و داوطلبانه در آن نهاد انجام وظیفه نمود . در رأی گیری‌ها جهت انجام خدمت پیشقدم بود و در دوران دفاع مقدس برای اولین مرتبه داوطلبانه و آگاهانه در کربلای کردستان حضور یافت و علیه ضد انقلاب و ضد ولایت فقیه مبارزه بی امان کرد . هنوز سه روز از برگشتن او از جبهه کردستان نگذشته بود که بلافاصله عشق به جبهه او را روانه کربلای بستان گردانید و در جواب پدر و مادرش که از او خواسته بودند که لااقل 10 روز بماندگفت: مگر ندای سرور شهیدان حسین بن علی (ع) را هم اکنون از دهان امام امت نمی‌شنوید . و عازم جبهه‌های جنوب گردید و در کربلای بستان و عملیات غرور آفرین آن در مصافی مردانه در تنگه چزابه عده کثیری از مزدوران بعثی عراق را روانه دوزخ کرد و خود در ضد حمله دژخیمان بعثی در روز جمعه مورخ 13/9/1360 به سوی معبود خویش پرواز نمود و با خون خویش بستان را گلستان نمود . پیکر پاک او در زادگاهش (بشرویه) تشییع و به خاک سپرده شد .

روحش شاد و راهش پر رهرو باد

 

 

متن وصیت نامه شهید عباس حیدر نژاد

مرگ با عزت اگر خونین است                         بهتر از زندگی ننگین است

اینجانب عباس حیدر نژاد که به جبهه رفته و در نبردی حق طلبانه جنگیدم از شما ملت غیور و شهید پرور ایران که پاسدار خون شهیدان هستید خواهشمندم که به این منافقان بفهمانید که من با فدا کردن جانم و تو با قدمت و رهبر با گفته‌‌هایشان آنها را نابود خواهیم کرد .

وصیت دوم من این است که با لباسهایم دفنم کنید که لباسهایم در روز قیامت شهادت بدهد که این جوان در راه حسین رفت .

.بی‌بی جان زهرا ،اگر در کربلای معلا نبودم که بر هل من ناصر حسینت لبیک بگویم و یاریش کنم  در کربلای ایران یاری فرزندت امام خمینی کردم .

خدایا خدایا تا ا نقلاب مهدی خمینی را نگهدار

 

 

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    ویگاه مارا چگونه ارزیابی میکنید ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 55
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 42
  • آی پی دیروز : 36
  • بازدید امروز : 43
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 153
  • بازدید ماه : 153
  • بازدید سال : 1,740
  • بازدید کلی : 13,115